میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

سکوت و صدا

پنجشنبه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۲، ۰۷:۵۴ ب.ظ

سکوت کن!

تو را به حرمت آنچه می خواهی برای لحظه ای سکوت کن!

میخواهم زیبایی اولین لحظه های دیدارم که در سکوت با تو سپری شد، بار دیگر با تمام قلبم ببینم. یادت هست؟ اولین لحظه های دیدارمان را؟

تو میگفتی ، تو حرف میزدی و من نگاه میکردم، سکوت میکردم و با تمام قوا گوش به حرفهای تو می سپردم...

سکوت کن تا لحظه های ناب اولین دیدارمان ، در ذهنم تداعی شود.

چندی بعد...

برایم حرف بزن، اینبار من سکوت میکنم.

ظنین صدایت را دوست دارم، به حرمت تمام لحظه هایی که هر چند کم اما شیرین، در سکوت من سپری شد ، در حرفهای تو..

برایم حرف بزن که صدایت آرامش محض است.

برایم حرف بزن تا سکوتم در طنین صدایت محو شود..

انتهای دوست داشتن من...

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۱/۱۵
  • ۱۴۲ نمایش
  • منصوره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی