میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

روزگار عجیبی است ..... 
این روزها انگار که انسانها به دست هم پیر میشوند ، نه به پای هم..! 

  • محسن

منتظرش بودم اما برنگشت
باخودم میگم عیب نداره
همیشه دلیل برای توجیه هست

اما رسمش این نبود.
ساعت 5 بامداد روز پنجشنبه 14 آذر سال 92

  • محسن

یادش بخیر

۱۴
آذر

نگاه که میکنم میبینم چه زمان های زیادی رو یک نفر میتونه با یکی دیگه سپری کنه

شاید فکر هم جوابگوی شمارش اون لحظه ها و زمان ها نباشه

اما حقیقت اینه که اونها ثانیه به ثانیه وجود داشته و زندگیشون کردیم. چه مراحلی رو پشت سر گذاشتیم. یادش بخیر. اینها دیگه تاریخی و موندگار شد

  • محسن

چیزی که در نهایت به یاد خواهیم آورد

کلمات دشمنانمان نیست

بلکه

سکوت دوستانمان است

  • محسن
چون دوستم می‌داری و تنگ در آغوش می‌کشی
هیجان‌زده تسلیم می‌شوم
تا توفان‌ها و هراس‌هایم را آرام کنم
عشق من با من سخن بگو

باید شب‌های ناخوشایند را
از فریاد‌های شوق‌مان لبریز کنیم
 شب‌های آرام را افسون کنیم
عشق من با من سخن بگو

دوستم اگر داری
باید بگویی
هیجانت را باید ثابت کنی
شور و شوقت را
عشق من با من سخن بگو

دروغ هم حتی گفته باشی
حتی وانمود به شور و هیجان هم کرده باشی
برای این‌که رؤیا ادامه یابد
عشق من با من سخن بگو

روبر دسنوس
ترجمه : سهراب کریمی
  • منصوره

آسمان ، چشم‌های تو بود
پنجره را باز کردی
و من
پر
پر زدم

برای دوست داشتنت
پرنده باید بود

سیدمحمد مرکبیان

  • منصوره

اول یک جمله بگویم
راستش
گاهی از شدت علاقه به زندگی
حتی سنگها را هم می‌بوسم
کلمه‌ها را
کتاب‌ها را
آدم‌ها را

دارم دیوانه می‌شوم از حلول
از میل حلول در هر چه هست در هر چه نیست
در هر چه که هر چه
چه
و هی فکر می‌کنم
مخصوصا به تو فکر می‌کنم
آنقدر فکر می‌کنم
که یادم می‌رود به چه فکر می‌کنم

به تو فکر می‌کنم
مثل مومنی که به ایمانِ باد و به تکلیف بید
به تو فکر می‌کنم
مثل مسافر به راه
مثل علف به ابر
مثل شکوفه به صبح و مثل واژه به شعر

  • منصوره

از دور..

۰۵
آذر

از دور تو را دوست دارم
بی هیچ عطری
آغـوشی
لمسی
و یا حتی بوسه‌ای
تنها
دوستت دارم
از دور

جمال ثریا

  • منصوره

وقتی تو ...

۰۵
آذر

وقتی تو می خوانی مرا
وقتی تو آوازم می کنی
صدایت
لایه ای از دانه روز برمی دارد
و پرندگان زمستانی
هم آوایت می شوند

گوش دریا
پر است از زنگ و زنجیر و زنجره
از موج و اوج و حضیض
و من
پرم از تو
وقتی تو آوازم می کنی

پابلو نرود

  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۲ آذر ۹۲ ، ۲۱:۰۸
  • ۱۱۳ نمایش
  • منصوره