میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

نفس

۱۶
مهر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۱۹:۲۴
  • ۲۴۶ نمایش
  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۴:۰۵
  • ۲۳۰ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۳:۵۶
  • ۱۸۱ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۳:۳۹
  • ۱۴۵ نمایش
  • محسن
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
                     همه اندیشه ام، اندیشه فرداست
                                            وجودم، از تمنای تو سرشار است
                                                                         زمان در بستر شب خواب و بیدار است...

هوا آرام ، شب خاموش
راه آسمان ها باز ...

خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز...
  • محسن

'O'

۱۶
مهر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۲:۲۶
  • ۱۴۵ نمایش
  • منصوره
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟ .... آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که زدستم نرود  ..... ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۲۰:۲۴
  • ۱۷۹ نمایش
  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۱۲:۳۴
  • ۱۲۴ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۰۰:۱۴
  • ۱۷۱ نمایش
  • محسن