میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

نفس

۱۶
مهر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۱۹:۲۴
  • ۲۴۲ نمایش
  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۴:۰۵
  • ۲۲۷ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۳:۵۶
  • ۱۷۸ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۳:۳۹
  • ۱۴۱ نمایش
  • محسن
من امشب تا سحر خوابم نخواهد برد
                     همه اندیشه ام، اندیشه فرداست
                                            وجودم، از تمنای تو سرشار است
                                                                         زمان در بستر شب خواب و بیدار است...

هوا آرام ، شب خاموش
راه آسمان ها باز ...

خیالم چون کبوترهای وحشی می کند پرواز...
  • محسن

'O'

۱۶
مهر
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ مهر ۹۱ ، ۰۲:۲۶
  • ۱۴۲ نمایش
  • منصوره
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟ .... آنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزنی
مژه بر هم نزنم تا که زدستم نرود  ..... ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۲۰:۲۴
  • ۱۷۶ نمایش
  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۱۲:۳۴
  • ۱۲۱ نمایش
  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۵ مهر ۹۱ ، ۰۰:۱۴
  • ۱۶۸ نمایش
  • محسن