زندگی ما آدما
گاهی توی زندگی روزهایی هستند که از صبحش که بلند میشی میدونی تا آخر شبش که قراره سرتو روی بالش بذاری چه کارهایی باید کنی و چه هدف هایی رو باید دنبالشون باشی. گاهی هم برعکس برای همه پیش اومده که روزایی رو در سرگردانی به سر میبردند. اما خب تعداد این روزها محدود و گهگاهییههه . خیلی بده زندگی یک فرد ترکیب به هم پیوسته ای از همین روزها باشه. من که حرف خیلی از آدم بزرگا رو درک نمیکنم!. نمیدونم این اما و اگر ها و باید و نباید هاشون به کجا سر در میاره. بعضی موقع با خودم میگم که نه خب به حرفشون باید گوش کرد کلی تجربه و علم توی تصمیماتشون خوابیده اما از یک طرف دیگه وقتی یک سیر چند ساله رو نگاه میکنی میبینی که نه بابا اونا هم به سادگی آب خوردن اشتباه میکنن، فقط تنها تفاوت اونا اینه که از دید دیگه ای به مسئله نگاه میکنند و شاید همین نگرش خیلی مسائل رو بهتر ببینه اما دلیل بر داشتن دانش نسبت به همه چیز نیست. همه اینا تا یک حدی قابل تحمله تا زمانی که بحث دوست داشتن پیش میاد. من نمیدونم چرا باید افراد برای اثبات حرفاشون همه چیزو با هم قاطی کنند.
تا میگی من فلانی رو دوست دارم میگن یعنی مارو دوست نداری؟
من که نفهمیدم منظورشون از این حرف چیه اما چرا باید پدر و مادر خودشون رو سریع جلوی راه فرزندشون قرار بدن؟ دوست داشتن من چرا باید تضاد با اونها باشه؟ چرا اونها دوست داشتن خودشون رو رقیب من میکنند؟ چرا توی انتخاب های من هم دوست داشتنشون رو دخیل میکنند؟. مثلا ما ازین خوشمون نمیاد پس تو چرا خوشت میاد؟ یا من ازون خوشم نمیاد تووووو چررراااااا خوشششتتتت میییااادددد؟ پس یعنی مارو دوست نداری؟
برعکس هر چی میخوای بهشون احترام قائل بشی بدتر میشه. هر چی میخوای براشون به تصویر بکشی که هر کسی جایگاه خودش رو داره بد تر میشه. خدا یا تو خودت شاهد باش که بر من چه میگذرد.
خدایا خودت شاهد باش که آدمای دورو برم با من چه کردند و چه میکنند. خدایا تو جواب دورویی ها رو خودت بده. خدایا من آدم خوبی نبوددم اما تنها چیزی که میدونم داشتم نیت خیر در مورد همه بود. همیشه همه رو دوست داشتم.
اما ندونستم که این بنده های تو با من چرا اینکارها رو کردند.
خدایا تو خودت شاهد باش...
- ۹۲/۰۷/۲۲
- ۳۳۵ نمایش