میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

دلم میخواهد..

جمعه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۱:۱۸ ق.ظ

بوی صبح می‌دهی
و گنجشک‌ها
در خنده‌هایت پرواز می‌کنند

حسودی‌ام می‌شود
به خیابان‌ها و درخت‌هایی
که هر صبح
بدرقه‌ات می‌کنند

حسودی‌ام می‌شود
به شعرها و ترانه‌هایی که می‌خوانی
خوشا به حال کلماتی
که در ذهن تو زیست می‌کنند

دل‌ام می‌خواهد
یک‌بار دیگر
شعر را
خیابان را
تمام شهر را
با کودک مهربان دست‌های‌ات
از اول
قدم بزنم

مریم ملک‌دار

  • موافقین ۲ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۲/۲۶
  • ۱۳۴ نمایش
  • منصوره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی