میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

کیستی؟

پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۵۴ ق.ظ

کیستی که من

اینگونه به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم...

کلید قلبم را

در دستانت می گذارم

نان شادی ام را با تو قسمت می کنم

به کنارت می نشینم

و سربر شانه‌ی تو

اینچنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟!!

کیستی که من

جز او

نمی بینم و نمی یابم ؟!!

دریای پشت کدام پنجره ای؟

که اینگونه شایدهایم را گرفته ای

زندگی را دوباره جاری نموده ای

پر شور

زیبا

و

روان

دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم

جان می گیرد

و هر لحظه تعبیری می گردد

ازفردایی بی پایان

در تبلور طلوع ماهتاب

باعبور ازتاریکی های سپری شده...

کیستی

ای مهربان ترین؟

 

پ.ن: احمد شاملو

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۳/۰۸
  • ۱۲۲ نمایش
  • محسن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی