روز بد
- ۲۴ شهریور ۹۲ ، ۰۰:۲۶
- ۱۲۸ نمایش
در چشم کسی که پرواز نمیداند، هر چه بیشتر اوج بگیری، کوچکتر خواهی شد..
وقتی نباشی ، هیچی برام قشنگ نیست
بدون تو هیچی نیستم.
آنها پاهای مرا وصله کردند و دوختند و بعد هم به من کاری دادند که بتوانم در حین انجام آن بنشینم, کار من شمردنِ مردمی است که از روی پل عبور میکنند. آنها خیلی دلشان میخواهد که نتیجهی فعالیتشان را با ارقام ثابت کنند و از این کار پوچ لذّتی فراوان میبرند. تمام روز، تمام روز دهان خاموش من مثل ساعت کار میکند، و من اعداد را روی هم میگذارم تا بتوانم غروب رقم بزرگی را برای خشنودی آنان پیشکششان کنم. وقتی نتیجهی کار روزانهام را به اطلاعشان میرسانم، چهرهشان از شادی میدرخشد، و هر چه رقم، بزرگتر باشد، به همان نسبت خشنودی آنان هم بیشتر است. آنها برای آن که شب راضی به بستر بروند، دلیل کافی دارند، چون هر روز هزاران هزار نفر از روی پل جدید عبور میکنند.