میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۲۷ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

غصه های من

۰۱
تیر

خیلی وقتها دلت پره

پره پر

پر از حرفای نگفته

پر از راز

پر از غصه

اما دستت به نوشتن نمیره

دوس داری حرفات تو دلت بمونن

مثه خوره ، وجودتو بخورند

غصت بدن

آبت کنند

ترجیح میدی به خودت سختی بدی تا اینکه راحت بشینی و بنویسی

دل منم الان پره

پر از غصه

اما دوس ندارم بنویسم

نیمخوام بنویسم

  • منصوره

بخاطر دیشب

۲۳
خرداد

بخاطر دیشب منو ببخش 

هر چند که میدونم وضعیت چطوره اما تو بهتر میدونی من اگر میتونستم می اومدم
فقط ازت میخوام که مث همیشه منو ببخشی
مراقب خودت باش
 
  • محسن

تنگ دلم...

۲۱
خرداد

 

 

دلم به اندازه یک تنگ ماهی برایت تنگ شده...

  • منصوره

دیشب جای خالی تو را بی نهایت احساس کردم

دیشب کنارم نبودی تا بغض سنگین گلویم را حس کنی 

دیشب آغوشم خالی بود از تو

دیشب اشک هایم جاری بود بی آنکه بر شانه هایت بریزند، بی آنکه با دست هایت از گونه هایم پاک شوند

دیشب آغوش مردی را میخواستم که آرامشم باشد، که این روح پر تلاطم وجودم را آرمشی بخشد 

دیشب کنارم نبودی تا در آغوشت بگیرم و در گوشت زمزمه کنم که چق                        در به تو محتاجم

دیشب کنارم نبودی، انگار غمی سنگین بر وجودم چنبره انداخته بود، انگار حرفهای وجودم با خدا تمامی نداشت، انگار خیلی وقت بود که دلم برایت تنگ شده بود و نمیدانستم.

دیشب پر از سکوت بود و باز هم تو نبودی که صدای نفس هایت، سکوت سنگینم را بشکند، دیشب آرامشی محض میخواستم اما در نبودنت نیافتم، آشفته تر شدم، پر درد تر، پر اضطراب تر ، محتاج تر.

دیشب خدایم بود

اگر تو نبودی اما خدایم بود، خدا که چیزی نمیگوید، فقط گوش میدهد، اما من تو را میخواهم چرا تورا نشانم نمیدهد؟ چرا گوش میدهد و نشانم نمیدهد؟ چرا تورا هنوز نیافته ام.

هستی، بی انکه تمام وجودت کنارم باشد؟ چرا اینگونه است تمام خواستن های آدمهای این دنیا ؟؟؟

  • منصوره

خدایا در لحظاتی که کسی جز تو کنارم نیست، کنارم هستی 

صدایت میزنم

بغضم را برای تو باز میکنم و حرفهای ناشنیدنی دلم را  برای تو میگویم.

خدایا تو هستی... نزدیک تر از آنچه که  تصور میکنم، دستانم چرا خالی است؟ از خواسته هایم؟

گلویم چرا بغض میکند از نبودن هایش؟ از نداشتن هایش؟ 

خدایا، معبودا

تو تمام قدرتم هستی ، تمام قدرتی که در برابر سختی ها دارم و تمام نیرویی که در تحمل بدترین لحظات زندگی دارم

کمکم کن

دستان خالیم رار پر کن، از خنده نه اشک، نه بغض

خدایا تنها امید تویی، بنده حقیرت را از بخشندگیت سیراب کن...


  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۲۸
  • ۲۴۴ نمایش
  • منصوره

روز زن مبارک

۱۱
ارديبهشت

سلام

نتونستم بیشتر از این بنویسم امااااااااااااااااا روزت مبارک همسرم 

  • محسن

باش..

۲۴
فروردين

سخت است، لحظه ها را با خواستن و نبودنت سر کردن.

باش..

باش ، انقدری باش که بفهمم معنای با تو بودن را.

باش که هر لحظه ، از زمان دیدنت، بیشتر محتاجت شده ام.


  • منصوره

محسن خیلی دوستت دارم.

  • منصوره

آخرای سال 91

۲۹
اسفند

آرهههه، دو سال گذشت، باورت میشه؟

دوسال از بهترین لحظاتمون گذشت. کنار هم شونه به شونه هم، گریه و خنده همه چیز باهم

آخرین ساعت های سال 91 رو سپری میکنیم در حالی که واقعا شرمسار تو هستم که این چند روزی که واقعا به من احتیاج داشتی من تورو تنها گذاشتم. میدونم سخت بود، میدونم خیلی اوقات ناراحتت کردم ، اما برای آیندمون لازمه، میدونم هیچ بهانه ای برای تنها گذاشتن تو کافی نیست اما خب همسرم خوبم جز تو هیچ کسی نمیتونه منو کمک کنه. هیچ کسی.

تابحال نمیدونم حس کردی بین کلی جمعیت تنها باشی؟

من الان همچین حسی دارم خیلی هم خسته ام خیلی اما خب چه میشه کرد...

نمیتونم بیشتر از این بنویسم. بغضم میترکه...

دوست دارم

 

  • محسن