به همین سادگی
ماجرای من و تو به همین سادگی است
مث همین آهنگ
- ۰ نظر
- ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۰۸:۳۵
- ۲۲۱ نمایش
ماجرای من و تو به همین سادگی است
مث همین آهنگ
به آینده کاری ندارم
به شرایط کاری ندارم.
کاری ندارم بهت میرسم یا نمیرسم.
میخوام حرف دلمو همین الان بنویسم. بنویسمش تا روزی اگر دوباره خدا عمری داد دوباره بتونم برات بخونمش
منصوره؟
منصوره من؟
منصوره من خیلی دوستت دارم.
خداروشکر
هر گوشه ای از شور آواز من
پیدا می شود
قصیده ی تو
نور باور
پرواز تا به نا کجا
تابیده شد به جان
ز دیده ی تو
طلوع نگاه
شروع شراب
از مختصات راه توست
ایمان من در حلقه هندسه اندام تو است ...
ببار ای ابر می اندود من،
مستانه ام کن
بسوز اندیشه را از بیخ و بن،
دیوانه ام کن
چو رودی بر روانم شو،
روان ای دولت شب
بکن تن را ز من،
من را زجان،
جانانه ام کن
پ.ن : آهنگ هندسه چارتار
نمی دانم به چه زبانی بگویمت
این احساس نیست
این احساس نیست
این وجود من است که کلمات می شود
می ریزد زیر پاهایت
تو را نادیده می پرستم
لمس نکرده عاشق می شوم
تو جادوی کلماتی
آدونیس
مترجم : بابک شاک
قبل ها فکر میکردم بودنت زمان های مرا بیش از حد پر میکند به گونه ای که کارهای دیگرم را نا تمام باقی میگذارد.
حال که نیستی...
میبینم هیچ کاری انجام شدنی نیست بدون وجود تو.
گویا تو شرط اولیه تمامشان بودی.
خب آدم توی سختی ها شاعرم میشه.
آخه این چه تعهدی بود خدایی
خدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا کمک کن
به قول شمس لنگرودی این سفر هم از من هنوز باز نگشته!!!
برای من سبز که باشی هم بس است، قوت قلبی است برای خودش
فقط زرد نباش . . .
قدر پدر هاتون رو بدونید. اگر کسی از پدر ومادرش دوره حتما زنگ بزنه و به پدرش تبریک بگه میدونم بعضی از شما ها غرور بهتون این اجازه رو نمیده اما بدونید اون غرور خیلی مسخره است. بعد ها بهش فکر میکنید و مخندید. پس همین الان یک تماس کوتاه و یک تبریک خشک و خالی میتونه بار خستگی ها رو از روی دوش پدرتون برداره.
حتما زنگ بزن !!! یادت نره