میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۲۷ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

خب دلم تنگ شده
محسن امشب پیشم نیستتتتت...
خب بیاااااااااااا
  • منصوره

دل تو دلم

۱۰
ارديبهشت

روز هایی که دستت توی دستم بود

دل توی دلم نبود...

  • محسن

می ارزد...

۰۸
ارديبهشت

دوست دارم یک شبه، هفتاد سال پیر شوم

در کنار خیابانی بایستم…

تو مرا بی آنکه بشناسی، از ازدحام تلخ خیابان عبور دهی…

هفتاد سال پیر شدن یک شبه

به حس گرمی دست های تو

هنگامی که مرا عبور میدهی بی آنکه بشناسی

می ارزد..!

پ.ن: از وبلاگ سمت خیال دوست...

  • محسن

کنون رؤیای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش بو
سر هر شاخه اش گلبرگ های نازک لبخند
به ساق هر درختش یادگاری ها
و با هر یادگاری نقش یک سوگند
کنون رؤیای ما باغی است
زمین اما فراوان دارد اینسان باغ
که برگ هر درختش صدمه ی دیدارها برده است
که ساق هر درختش نشتر سوگند ها خورده است
که آن سوگند ها را نیز
همان نشتر که بر آن کنده حک کرده است
کنون رویای ما باغی است
بن هر جاده اش میعادگاهی خرم و خوش ، لیک
بیا رسم قدیم یادگاری را براندازیم
و دل را خوش نداریم از خراش ساقه ای میرا
بیا تا یادگار عشق آتش ریشه ی خود را
به سنگ سرخ دل با خنجر پیوند بتراشیم
که باران فریبش نسترد هرگز
که توفان زمانش نفکند از پا
که باشد ریشه ی پیمان ما در سینه ی ما زنده تا باشیم...

منوچهر آتشی

محسن، دوستت دارم.

  • منصوره

دیگر آب از سرم گذشته است
آهسته تر قدم بردار
دیرتر بیا
بگذار آنقدرها از این عطشِ دیدارِ دوباره ات لبریز شوم
که با آمدنت
حتی
یک عمر نوشیدنِ زیباییت هم
سیرابم نکند

مصطفی زاهدی

  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۵۶
  • ۴۹۰ نمایش
  • منصوره
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۲۲:۴۰
  • ۵۲۸ نمایش
  • منصوره

سالی که گذشت

۰۱
فروردين

سالی که گذشت پر بود از اتفاقاتییی که همشون لطف خداوند بود.

فروردین 92 مقام آوردن توی مسابقات رباتیک

زیباترین لحظه ها بعد ازون دیداررر منصوره بود. خدا میدونه چه حس هایی اون موقعه داشتم

تلاش روی ساخت رباتتتت

عمل آپاندیس

فروش ربات

از دست دادن مادربزرگ خوبم

همه این اتفاقات حکمت هایی درون خودشون نهفته دارند...

خدایا سال آینده رو برای همه ما خوب کن

برای من یکی اتفاقات دو نفره رقم بزن

من و منصوره

الهی آمین

 

  • محسن

نیستش

۰۳
اسفند
محسنم چند روزی پشیم نیست
خب وقتی نیس من با کی حرف بزنمممممممممممممممممممممم

  • منصوره

همزبون

۱۵
بهمن

چه انتظاری از کسی که همزبونت نیست حرفت و بفهمه؟

چه انتظاری از تصدیق حرفات داری؟

من و تو همزبونیم دیگران رو معاف کن...

  • محسن