ای کاش
کاش میشد دل رو جایگاه سلایق کرد
دل دیگه کاریشم نمیشه کرد...
- ۰ نظر
- ۱۲ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۰۱
- ۲۰۵ نمایش
کاش میشد دل رو جایگاه سلایق کرد
دل دیگه کاریشم نمیشه کرد...
واقعا جای سوال داره چقدر ؟
هزینه این تحمل کردن رو کی باید بده؟
چقدر دیگه باید به جون بخریم؟
بخدا یک شب که نیستی اینجا تازه میفهمم چه خبره
خب منم آدممم
و پای علاقم وایستادم
از دورها
از دورها می آیی
و فقط
یک چیز
یک چیز کوچک
در زندگی من جا به جا می شود
این که دیگر بدون تو
در هیچ کجا نیستم
آنتوان دوسنت اگزوپری
آنقدر خلافِ موج
شنا خواهم کرد
تا رودخانه
مسیرش را عوض کند
یا غرق شوم
در خوابی
که برای تو دیدهام
شهاب مقربین
تو رو دوشت کوهی از درد و چشات لبریز بارونه
تنت پر درده و اما، کسی چیزی نمیدونههههههههههههههههههه
سکوت را میپذیرم
اگر بدانم
روزی با تو سخن خواهم گفت
تیره بختی را میپذیرم
اگر بدانم
روزی چشمهای تو را خواهم سرود
مرگ را میپذیرم
اگر بدانم
روزی تو خواهی فهمید
که دوستت دارم
جبران خلیل جبران
امروز یک روز خوب بود، خداروشکر میکنم
حمید زنگ زد که باهم بریم بیرون. خیلی دوست داشتم بعد از مدت ها اتفاقاتی که تجربه کرده بود ببینمش. وقتی بیمارستان بستری بودم تازه داشتم متوجه میشدم وقتی روی تخت خوابیدی آدمهای دور و برت چه شکلیند. موقعی که هم من پیش حمید میرفتم لابد همین شکلی بودم. حمید چند سالی هست که متوجه شده سرطان داره. به نظر من که بیماری حمید چیزی هست که دکتری بهش میگن سرطان. در هرصورت روحیه بالای حمید اونو تا الان سرپا نگه داشته و من واقعا به این رفتارش افتخار میکنم. مهم نیست که ما آدما چقدر عمر میکنیم بلکه مهم کیفیت اون عمری هست که داریم. عمر هم دست خداست.
ولی حمید واقعا پسر با شخصیتیه. امیدوارم خدا حفظش کنه.
خلاصه امروز باهم رفتیم کیان سنتر. خیلی با هم حرف زدیم. مث همیشه سرحال و خوشحال. واقعا حمید همیشه به من انرژی داده.
خیلی خوش گذشت و من باز هم به خالی بودن جای بعضی ها غبطه خوردم.
خدا اون شخصیت رو از کسی نگیره و به اونهایی هم که ندارند بده
من همچنان منتظر تو بودم..