میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۱۵ مطلب با موضوع «اشعار عاشقانه» ثبت شده است

دل نیست چو کبوتر

۲۳
ارديبهشت

دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند

از گوشه بامی که پریدیم ، پریدیم

پ.ن: وحشی بافقی

  • محسن

مژگان سیه

۲۳
ارديبهشت

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم                 بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم
     الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد                 مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
  جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد                  که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم
    ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل                  بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم
    جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی                    که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم
اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست                  حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم
        صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز                   که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم
شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین                   اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم
حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد                      همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

 

واقعا عاشقا از قدیم همین مشکلاتو داشتن

پس چه باک...

  • محسن

تحمل میکنم..

۲۳
ارديبهشت

دیگر تحمل دوری از تو را ندارم
نمی دانی که چه قدر
دلم برایت تنگ شده است
تک تک روزها را
پشت سر می گذارم
کارهایم را به انجام می رسانم
آن گاه که باید لبخند می زنم
حتی گاه قهقهه می زنم
ولی قلباً تنهای تنها هستم
هر دقیقه یک ساعت
و هر ساعت یک روز طول می کشد
آنچه مرا در گذراندن این دوران یاری می کند
فکر به توست
و دانستن این که
به زودی در کنار تو خواهم بود

سوزان پولیس شوتز

  • منصوره

حالا تو روبرویم نشسته ای
به بزرگی روزهایی که به تو فکر می کردم
تو مرد سرزمین عشقهای سختی
معشوقه های تو تاب دیدارت را نداشتند
برای رسیدن به تو باید احرام پوشید
برای رسیدن به تو باید طواف کرد جهان را
از استوای گرم وآتشین گذشت
از قطب های سرد و یخزده
بدنامی را به جان خرید
چونان مریم مقدس و منزه شد
برای رسیدن به تو هزار مرحله را باید گذارند
حالا اما روبروی تو نشسته ام
من زنی هستم سزاوار تو
سزاوارم که درچشمان تو قراربگیرم
تو مرا به دنیا آوردی
خلق کردی
ودرآغوش کشیدی
چه دلچسب است بعد ازاین سفردور
رسیدن به چنین مردی که خالق است

لورکا سبیتی حیدر شاعر لبنانی
مترجم : بابک شاکر

  • منصوره

دقایقی در زندگی هست
که دلت برای کسی آنقدر تنگ می شود
که می خواهی او را
از رویاهایت بیرون بکشی و
در دنیای واقعی بغلش کنی

گابریل گارسیا مارکز

  • منصوره

فقط خوده خودممممم

۲۱
ارديبهشت

تو را
هرگز نخواهم سرود
می خواهم تا ابد
ناشناخته ترین زیبای جهان بمانی
که فقط
من می شناسمش

احسان نصری

  • منصوره

سکوت این روزها

۲۱
ارديبهشت
زمان
کند می گذرد بی تو
روغن کاری می خواهد
این چرخ قدیمی.

 رسول یونان
  • منصوره

خدا را چه دیده ای..

۲۱
ارديبهشت

دیروز را دانسته آمدیم
امروز ندانسته عاشقیم
و فردا روز را ... ای رِندِ مانده بر دوراهیِ دریا و دایره
خدا را چه دیده‌ای...

سید علی صالحی

  • منصوره

لاف گنجشکها

۲۰
ارديبهشت

گنجشکان لاف می‌زنند:
جیک جیک جیک جیک
جیک هیچ یک‌شان در نیامد
تو که دور می‌شدی

پ.ن: شمس لنگرودی

  • محسن

*

۱۸
ارديبهشت

دلتنگی های آدمی را باد ترانه ای میخواند

و

رویاهایش را آسمان پر ستاره نادیده می گیرد..

  • منصوره