میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۲۴ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

پیش بیا

۲۹
آذر

پیش بیا‌! پیش بیا‌! پیش‌تر !
تا که بگویم غم دل بیش‌تر

دوست‌ترت دارم از هر‌چه دوست
ای تو به من از خود من خویش‌تر

دوست‌تر از آن که بگویم چه‌قدر
بیش‌تر از بیش‌تر از بیش‌تر

داغ تو را از همه داراترم
درد تو را از همه درویش‌تر

هیچ نریزد به‌جز از نام تو
بر رگ من گر بزنی نیشتر

فوت و فن عشق به شعرم ببخش
تا نشود قافیه ‌اندیش‌تر

 

پ.ن: شعر از استاد قیصر امین پور
البته زیبایی این شعر با صدای حسام الدین سراج هم واقعا بیشتر خواهد شد...

  • محسن

یک روزی بود که من کویر بودم تو مهراوه

چه روزای خوبی بودن اون روزا.

واقعا یادش بخیر.

 

  • محسن

سلام به همه شما

میلاد با سعادت چهارمین اختر تابناک خونمون!! ( خودمو میگم، خیلی هم خودمو و داداشامو تحویل گرفتم!)

انشالله که همه ما آدما خوش و خرم باشیم.

به امید اون روز تلاش میکنیم
آمین

البته بگم منصوره تا الان شاید هزار بار من تبریک گفته اما خب چون الان اینجا نیستش من دیگه به نیابتش اومدم اینجا بنویسم تا خاطراتمون ثبت بشه.

  • محسن
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۶ آذر ۹۲ ، ۰۱:۰۹
  • ۱۴۷ نمایش
  • محسن

کوچه لره سو سپ میشمیار گلنده توز اولماسون

کوچه را آب و جارو کرده ام
تا وقتی یارم می آید گرد و خاک نباشد


هله گلسین هله گتسین

طوری بیاید و برود


آرالیخدا سوز اولماسون

که هیچ حرف و حدیثی در میان نماند


ساما وارا اوت سالمیشام
ایستکنه قند سالمیشام

سماور را آتش کرده ام
قند در استکان انداخته ام


یاریم گدیپ تک گالمیشام

یارم رفته و من تنها مانده ام


نه عزیز دیر یارین جانی

چه قدر خاطر یار عزیز است


نه شیرین دیر یارین جانی

چه قدر خاطر یار شیرین است

پ.ن : این آهنگ با صدای رشید بهبودف بسیار زیباستت

 

  • محسن

دولاب چاه

۱۹
آذر


جریان ما شده جریان دولاب چاه

می بینی خدا توروخدا؟؟؟؟

ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا از دست آدمای تو

  • منصوره

نامه بسیار زیبای نادر ابراهیمی به همسرش

 همسفر! در این راه طولانی که ما بی خبریم و چون باد می گذرد، بگذار خرده اختلاف هایمان، با هم باقی بماند خواهش می کنم ! مخواه که یکی شویم، مطلقا یکی...

  • محسن

یا رب تو مرا به نفس طناز مده

به هر چه جز توست مرا ساز مده 


من در تو گریزان شدم از فتنه خویش

من آن تو ام مرا به من باز مده

  • محسن

روزگار عجیبی است ..... 
این روزها انگار که انسانها به دست هم پیر میشوند ، نه به پای هم..! 

  • محسن

منتظرش بودم اما برنگشت
باخودم میگم عیب نداره
همیشه دلیل برای توجیه هست

اما رسمش این نبود.
ساعت 5 بامداد روز پنجشنبه 14 آذر سال 92

  • محسن