میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۱۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

دوس داشتم یه مطلبی مینوشتم اما

حوصله  نوشتن ندارم...

  • منصوره

عشق یک زن

۳۰
خرداد

هیچ چیز روی کره زمین قابل قیاس با عشق یک زن نیست. زن ، مهربان ، با محبت ، صبور و دلپذیر است و بی قید و  شرط عشق می­ورزد، خالصه خالص

اگر مرد او باشید، همراه شما در کو هها خواهد بود، روی آب حرکت میکند، مهم نیست که چه عملکردی دارید و زمان و تقاضا برایش اهمیتی ندارد. اگر مرد او باشید آنقدر برایتان صحبت میکند که هیچ حرف نا گفته ای باقی نماند. وقتی بییدار میشوید شما را در آغوش میگیرد و وقتی خوشحال هستید همراه شما میخنندد، اگر شما مرد او هستید و دوستتان دارد، منظورم اینست که واقعا دوستتان دارد، وقتی غبار روی شما را بگیرد او میدرخشد، وقتی ضعیف میشوید، شما را تشویق میکند ، حتی وقتی مطمئن نیست که حق با شماست، از شما حمایت میکند. و زمانی که کلام شما  کمترین ارزشی را برای گوش دادن دارد به تک تک آن کلمات گوش میدهد. او همیشه بهترین عملکرد را دارد و تلاش میکند تا قلب شما را تصاحب کند.

این عشق یک زن است که در مقابل زمان، منطق و همه اتفاقات ایستادگی میکند.




مثل یک مرد فکر کن، مثل یک زن رفتار کن
استیو هاروی

  • منصوره


من به خانه میآیم و با تو به آرامش میرسم
و من بیرون از خانه برای تو،  با دنیا میجنگم...





کتاب مثل یک مرد فکر کن ، مثل یک زن رفتار کن_ نوسنده: استیو هاروی

کتابی فوق العاده برای شناخت روحیات و خصوصیات و نیاز های مردان

  • منصوره

بخاطر دیشب

۲۳
خرداد

بخاطر دیشب منو ببخش 

هر چند که میدونم وضعیت چطوره اما تو بهتر میدونی من اگر میتونستم می اومدم
فقط ازت میخوام که مث همیشه منو ببخشی
مراقب خودت باش
 
  • محسن

تنگ دلم...

۲۱
خرداد

 

 

دلم به اندازه یک تنگ ماهی برایت تنگ شده...

  • منصوره

دیشب جای خالی تو را بی نهایت احساس کردم

دیشب کنارم نبودی تا بغض سنگین گلویم را حس کنی 

دیشب آغوشم خالی بود از تو

دیشب اشک هایم جاری بود بی آنکه بر شانه هایت بریزند، بی آنکه با دست هایت از گونه هایم پاک شوند

دیشب آغوش مردی را میخواستم که آرامشم باشد، که این روح پر تلاطم وجودم را آرمشی بخشد 

دیشب کنارم نبودی تا در آغوشت بگیرم و در گوشت زمزمه کنم که چق                        در به تو محتاجم

دیشب کنارم نبودی، انگار غمی سنگین بر وجودم چنبره انداخته بود، انگار حرفهای وجودم با خدا تمامی نداشت، انگار خیلی وقت بود که دلم برایت تنگ شده بود و نمیدانستم.

دیشب پر از سکوت بود و باز هم تو نبودی که صدای نفس هایت، سکوت سنگینم را بشکند، دیشب آرامشی محض میخواستم اما در نبودنت نیافتم، آشفته تر شدم، پر درد تر، پر اضطراب تر ، محتاج تر.

دیشب خدایم بود

اگر تو نبودی اما خدایم بود، خدا که چیزی نمیگوید، فقط گوش میدهد، اما من تو را میخواهم چرا تورا نشانم نمیدهد؟ چرا گوش میدهد و نشانم نمیدهد؟ چرا تورا هنوز نیافته ام.

هستی، بی انکه تمام وجودت کنارم باشد؟ چرا اینگونه است تمام خواستن های آدمهای این دنیا ؟؟؟

  • منصوره

سلام

من منصوره، دوست، همسر و رفیق پروپاقرص محسن هستم.و شما با هر اسم و هر نشونی ، ممکنه عاشق  یک نفر باشید. یک نفری که اونو مثل همسر بدونید برای خدتون، حالا همسر هم نه شاید بعضی ها وارد یک رابطه دوستی شده باشند. اما سوالی که من از شما دارم اینه که تا چه حد خودتون رو در برابر شخص مقابلی که وارد زندگیتون میشه یا به زندگیش وارد میشید مسئول می دونید؟

آیا تا بحال به این فکر کردید که وقتی وارد زندگی یه نفر میشید و بیشتر از همه وارد زندگی احساسی یک شخص میشید، چقققدر مسئولیت سنگینی میتونید داشته باشید؟

  • منصوره

عمر لیلی

۱۶
خرداد

از عمر من آنچه هست برجای

بستان و به عمر لیلی افزای
  • محسن

عشق یا منطق ؟

۱۶
خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۶ خرداد ۹۲ ، ۰۵:۱۶
  • ۳۷۶ نمایش
  • محسن

ما و شما

۱۵
خرداد

تفاوت ما با شما

 
توی یک "ش" هست...
 
 
  • محسن