دل من باز تو را میخواهد

به که پیغام دهم ؟
به شباهنگ ، که شب مانده به راه ؟
یا به انبوه کلاغان سیاه ؟
به که پیغام دهم ؟
به پرستو که سفر می کند از سردی فصل ؟
یا به مرغان نوک چیده ی مرداب گناه ؟

به که پیغام دهم ؟
دست من ، دست تو را می‌طلبد
چشم من ، رد تو را می‌جوید
لب من ، نام تو را می‌خواند
پای من ، راه تو را می پوید
به که پیغام دهم ؟
بی تو از خویش ، تنفر دارم
دل من باز ، تو را می‌خواهد
به که پیغام دهم ؟
به که پیغام دهم ؟

شکیبایی لنگرودی متخلص به عاصی

مفهوم ازادی و وفاداری

در ِ قفس را باز بگذار
پرنده
اگر به تو عاشق باشد
بر شانه‌هایت می‌نشیند

علیرضا روشن

آخخخ تو را ببینم چقددرر کار دارممم

تو را ببینم
می‌بوسم
نوازشت می‌کنم
برایِ تو خواب تعریف می‌کنم
تو را ببینم ، بغل می‌کنم
تمام رویاهایم را می‌بینم
و به تمامِ آرزوهایم می‌رسم

تو را ببینم
خوب می‌شوم ، آقا می‌شوم
به تو سلام می‌دهم
نماز می‌خوانم
و تو را شکر می‌کنم
تو را ببینم خیلی دوستت دارم
آخ
تو را ببینم
چه‌ قدر کار دارم

افشین صالحی

عشق چیره نمیشود

عشق چیره نمی شود عشق می پرورد
عشق توان آن دارد
که در یک لحظه آن کند
که به رنج به سختی می تواند در یک عمر فراهم آورد
از این که در کنارم هستی بسیار شادمانم
بودنت یاریم میکند که در یابم
جهان تا کجا زیباست

یوهان ولفگانگ فن گوته

این زیستن جهنمی ست

ازخواب می ترسم
ازبیداری ام بیزارم
بین خواب وبیداری ام حیرانم
این زیستن جهنمی ست

کسی که عاشق می شود
ازجهان رانده می شود
نه خدا دارد
نه مرگ

نورس یکن شاعر سوری
برگردان : بابک شاکر

آنجا که فقط تو بودی و من

با اینکه مست بودم
با اینکه تمام شهر را رقصیده بودم
بازهم با نوای تو شور گرفتم
پرواز کردم
و تمام عاشقان جهان را بیدار کردم
کنار خدا ایستادم
بالای بالا
تمام قدیسان جهان را مست کردم
مست چشمهای تو
و رقصاندم
و رقصیدم
و باز بالا رفتم
آنجا که خدا نبود
و آنجا فقط تو بودی
و من بودم

ندی الحاج شاعر لبنانی
مترجم : بابک شاکر

عشق یعنی همین

عشق یعنی همین که از ساعت 12 تا الان که ساعت 3 صب هست، دارم برات فایل های رو که خواستی آپ میکنم....

سرعت اینرنت خیلی خوب بود

47 قسمت 5 مگی!!!

تحمل کن

تحمل کن

خورشید ما هم روزی طلوعی زیبا خواهد داشت...

م.ر

تو جادوی کلماتی

نمی دانم به چه زبانی بگویمت
این احساس نیست
این احساس نیست
این وجود من است که کلمات می شود
می ریزد زیر پاهایت
تو را نادیده می پرستم
لمس نکرده عاشق می شوم
تو جادوی کلماتی

آدونیس
مترجم : بابک شاک

معجزه ای می شود آخر

نمی دانم سایه اش بود
یا او خود سایه ای بود
که از خوابم جدا نمی شد
نمی دانم
با این همه
سخت قلمم را می فشارم
باید
تا می توانم
بنویسم
معجزه ای می شود آخر

سیدمحمد مرکبیان