میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

به من تکیه کن..

چهارشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۸:۰۷ ب.ظ


به من تکیه کن...

من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را بر آن بنهی!

تمام روحم را آغوشی می سازم تا تو در آن از هراس بیاسایی،

تمام نیرویی را که در دوست داشتن تو دارم دستی می کنم تا چهره و گیسویت را نوازش کند،

تمام بودنِ خود را زانویی می کنم تا بر آن به خواب روی،

خود را،تمام خود را به تو می سپارم

تا هر چه بخواهی از آن بیاشامی،از آن برگیری،

هر چه بخواهی از آن بسازی،هرگونه بخواهی، باشم!

از این لحظه مرا داشته باش!

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۲/۰۱/۱۴
  • ۳۰۱ نمایش
  • منصوره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی