میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

در هیاهوی زندگی دریافتم
چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت
در حالیکه گویی ایستاده بودم
چه غصه هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد
در حالیکه قصه کودکانه ای بیش نبود
دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود
وگرنه نمیشود
به همین سادگی...

کاش نه میدویدم نه غصه میخوردم
فقط او را میخواندم...

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۹۳/۰۵/۲۵
  • ۳۱۸ نمایش
  • منصوره

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی