میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۶۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

تمام روز
عطر تو بود
که مستم می کرد
یا گیاهی کمیاب
که از سر عطر تنت
سبز می شود
در سایه روشن ها
در روی و گریز نور
خنده هات می رقصید
گاه پشت درخت
کمی جلوتر
کمی عقب تر
چه فرقی داشت؟
گل قشنگم!
بودی.
و تمامی آن جنگل
از دلتنگی ات می سوخت.

عباس معروفی

  • منصوره

تو را دیدار می‌کنم یک‌روز
چنان که گل‌های شامگاهی
رازم خواهد شکفت
و فواصل تمامی اشیا
به جانت
هجوم خواهند آورد
آن‌چه امروز به باور نمی‌گنجد
چنان ساده خواهد بود
که رویش ریشه‌ها در خاک

خواهم گشود دلم را و خود را در آن خواهی یافت
خواهم گشاد جانم را تا برق نگاه‌ات
و در شگفت خواهی ماند از یافتن خود
آن‌جا
پس‌ ، خودت خواهی بود
تویی که رهایی از هر محدودیتی
تویی که نزدیک می‌شوی
پر رمزو راز
در دل شب
تو
که همان ناممکن‌ای

آگوستو فدریکو اشمیت
مترجم : محسن عمادی

  • منصوره

از دست های تو
کارهای خارق العاده ای بر می آید
همانجا که هستی، بمان
اجازه‌ بده شعرها از من برایت بنویسند
اجازه بده برایت بخوانم،
تا چه اندازه‌ از بَدوِ دوست داشتنت
پیراهنِ فصل ها
زیباتر شده است.

کنارِ لبانت، کناره می‌گیرم
وَ تمامِ حرف‌های دلم را
از دهان‌ات می‌شنوم
در فاصله‌ی پیشانیِ تو
تا سایه‌ات
جنگلِ سبزی‌ست
که پرنده‌های من
آنجا آرام می‌گیرند.

سیدمحمد مرکبیان

  • منصوره

رهایم مکن

۱۲
خرداد

مرا از تو رهائی نیست
تمام هستی من
در حجم جذابیّت تو
نقطۀ پرگاریست بر مدار عشق تو
رهایم مکن

سقوط من
در فضای بی جاذبه
حتمی است
رهایم مکن

پرویز صادقی

  • منصوره

تو می آیی

۱۲
خرداد

تو می آیی
نشان به همان نشانی
که هر بار که چترم را در لوت و برهوت گشودم
باران بارید
من به ایمان روستایی ام اعتقاد دارم
یک چای دم می کنم
لعنتی دوست داشتنی
تو می آیی


نسرین بهجتی

  • منصوره

قسم به تو

۱۲
خرداد

قسم به دو راهی
قسم به تو
قسم به راهی که تو از آن آمدی
قسم به شعر
برای بودن با تو
عجیب زنده ام

اعظم کمالی

  • منصوره

شبیه آغوش

۱۲
خرداد

از تنم ترانه می ریزد
وقتی تو
شبیه آغوش
خیال مرا دور میزنی
من تمام این شعر را رقصیده ام

کامران رسول زاده

  • منصوره

سقف سکوتم را می شکنی
و آوار می شوی
تنهاییم را،
آخر؛
ازخلال کدام پنجره می وزی
که این همه
طوفانی خرابم می کنی.

محمد احمدی

  • منصوره

عاشقم

۱۲
خرداد

عاشقـم ،
اهل همین کوچه ی بن بست کـناری
که تو از پنجـره اش پای به قلب منِ دیـوانه نهادی
تو کجا ؟
کوچه کجا ؟
پنجره ی باز کجا ؟
من کجا ؟
عشق کجا ؟
طاقتِ آغاز کجا ؟
تو به لبخند و نگاهی …
منِ دلداده به آهی
بنشستیم ،
تو در قـلب و
مـنِ خسته به چاهی
گُنه از کیـست ؟
از آن پنجـره ی بـاز ؟
از آن لحظه ی آغـاز ؟
از آن چشمِ گنه کـار ؟
از آن لحظه ی دیـدار ؟
کاش می شد گُنهِ پنجره و لحظه و چشمت ، همه بر دوش بگیرم
جای آن یک شب مهتاب ، تو را تنگ در آغوش بگیرم...

"رحمان نصر اصفهانی"

  • منصوره

خدای من

۱۰
خرداد
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۵۸
  • ۱۸۸ نمایش
  • منصوره