میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

من از آن روز که در بند تو ام آزادم

میم مثل ما

درود فراوان
با سپاس و خوش آمدگویی،
در این وبنوشت من و همسرم به روایت یک دوست داشتن ساده میپردازیم. اگر بار اولی هست که اینجا تشریف میارید، میتونید از سربرگ بالای همین صفحه، "درباره ما" خلاصه ای از سرگذشت ما رو بخونید.

مطالب پربحث‌تر
آخرین نظرات

۶۷ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

سلام محسن

محسن جان من واقعا نمیدونم چیکار کنم؟

خب خوده شما به من نگفتی دارم بیهوش میشم بریم که خیلی خسته ام. بریم بخوابیم.

من گفتم باشه

خب عزیز من ،  هر وقتی که به من میگی خوابت میاد دقیقا همون موقع خوابت میبره. حتی نمیتوین بیدار بمونی

محسن وقتی گفتی خستم خب من دیدم یه مدت بعد رفتمون اسمس ندادی گفتم خوابیده گوشیمو زدم به شارژ و لیلا گفت که خوابگاه پسرا آتش سوزی شده و دودو شعله همه جا گرفته همه بچه های بخش جمع شدن و داشتیم دودو آتیششو نگاه میکردیم. خب من از کجا باید بدونم شما بیداری؟

شما ممکنه اسمس بدی. بخدا هر وقت میگی میخوام بخوابم من منتظرت میمونم اما خبری نمیشه میدونم که دیگه خوابیدی .خب این دفه هم مثه دفه های قبل. من از کجا باید بدونم که شما الا نبیداری. تازه وقتی میگی که دارم مبیهوش میشم..

محسن خب من هم ممکنه  بهت اسمس بدم اما بعد یه ساعت حتی جوابمو بدی ولی هیچ وقت نمیگم این مدت کجا بودیی؟؟؟؟؟؟

خب محسن عزیزم بهانه گیر شدهههههههههههههههههه

من منتظرتم بیای

سیستمو دوباره روشن کردم اومدم بلاگ مطلبتو بخونم. منتظرم بیای ..

اما گفتی من خوابم....

گفتم بد

گفتی من بد شما خوب.. من خوابم..

واقعا که

خیلی بدی که اذیتم میکنی اینجوری. به خاطر یه کاری که مقصر نبودم توش و نمیدونستم حتی بیداری یا خوابیی داری میگی من خوابمممم

یعنی دیگه اسمس نزنم بهت؟

باشه

شبت بخیر


  • منصوره

شکست در عشق

۱۰
خرداد

تنها دلیل شکست در عشق یک عامل است

تفاوت تعریف هر کسی از عشق ...

  • محسن

اشک رازی است

۰۹
خرداد

اشک رازی است لبخند رازی است عشق رازی است

اشک آن شب لبخند عشقم بود

  • محسن

بانوی سرخ پوش

۰۸
خرداد

I’ve never seen you looking so lovely as you did tonight

هیچگاه تو را مثل امشب این چنین دوست داشتنی ندیده ام

 

I’ve never seen you shine so bright ,

هیچگاه تو را این چنین شاداب ندیده ام

 

I’ve never seen so many men ask you if you wanted to dance ,

هیچگاه ندیده ام این همه از تو تقاضای رقص کرده باشند

 

They’re looking for a little romance , given half a chance ,

با کمترین امید در پی اندکی عشقند

  • محسن

نمی توانم نامت را در دهانم

و تو را

           در درونم

                        پنهان کنم .

گل با بوی خود چه می کند؟

گندمزار با خوشه اش؟

طاووس با دمش؟

چراغ با روغنش؟

با تو سر به کجا بگذارم؟

کجا پنهانت کنم؟

وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم،

موسیقی صدایم

                 وتوازن گام هایم

                                    می بینند.

پ.ن : نزار قبانی

  • محسن

کیستی؟

۰۸
خرداد

کیستی که من

اینگونه به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم...

کلید قلبم را

در دستانت می گذارم

نان شادی ام را با تو قسمت می کنم

به کنارت می نشینم

و سربر شانه‌ی تو

اینچنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

اینگونه به جد در دیار رویاهای خویش با تو درنگ می کنم؟!!

کیستی که من

جز او

نمی بینم و نمی یابم ؟!!

دریای پشت کدام پنجره ای؟

که اینگونه شایدهایم را گرفته ای

زندگی را دوباره جاری نموده ای

پر شور

زیبا

و

روان

دنیای با تو بودن در اوج همیشه هایم

جان می گیرد

و هر لحظه تعبیری می گردد

ازفردایی بی پایان

در تبلور طلوع ماهتاب

باعبور ازتاریکی های سپری شده...

کیستی

ای مهربان ترین؟

 

پ.ن: احمد شاملو

  • محسن

شرمندگی

۰۸
خرداد

فقط میتونم همین الان بهت بگم محسن

شرمندتم...

همین یک جمله کافیه برام

  • منصوره

If you were a cowboy, I would trail you
اگر تو گاوچران باشی ، تورا دنبال میکردم


If you were a piece of wood, I’d nail you to the floor
اگر قطعه چوبی باشی، تو را به کف میخ میکنم


If you were a sailboat, I would sail you to the shore
اگر تو قایقی بادبانی باشی ، تو را تا ساحل می رانم


If you were a river, I would swim you
اگر رودخانه ای باشی، تو را شنا میکنم


If you were a house, I would live in you all my days
اگر خانه ای باشی، تمام روزهایم را در تو زندگی میکنم


If you were a preacher, I’d begin to change my ways
اگر تو موعظه گر باشی ، مسیرم را تغییر میدهم

  • محسن

ترانه

۰۶
خرداد



  • منصوره

چشمه‌ها با رود می‌آمیزند
و رودها با اقیانوس
بادهای آسمان با حسی دل‌انگیز
تا ابد با هم پیوند می‌گیرند
در جهان هیچ‌چیز تنها نیست
همه‌چیز بنا بر اصلی آسمانی
در یک روح دیدار می‌کنند و می‌آمیزند
من و تو چرا نه؟ پرسی بیش شلی

  • منصوره